Air Raid

ˈeərˈreɪd ˈeəreɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

حمله‌ی هوایی، تک هوایی، بمباران هوایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد air raid

  1. noun aerial bombardment
    Synonyms: air assault, air attack, air campaign, air strike, bombing mission, bombing raid, bombing run, fire raid, saturation raid, shuttle raid, strafing

ارجاع به لغت air raid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «air raid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/air raid

لغات نزدیک air raid

پیشنهاد بهبود معانی